چیزی که ما در مورد "به دست آوردن" میشل اوباما در خاطرات جدیدش آشکار کردیم
در حال حاضر، در مورد خبرنگار، بخش های آبدارتر از خاطرات میشل اوباما، "تبدیل شدن" نوشته شده است.
خشم او در دونالد تامپف برای ارتقاء بی معنی "birther"، یا ناامیدی او در شب انتخابات 2016. او
می نویسد "من فهمیدم که احتمالا اتفاق می افتد، اما من آماده ام تا با آن
مواجه نشویم، و به این ترتیب او بلند شد و به رختخواب رفت.
اما برای این کتاب خیلی بیشتر است که خاطرات سیاسی نیست. میشل اوباما هرگز برای اداره اداره نمی شود و روشن می کند که او تقریبا قطعا هرگز نخواهد بود.
"تبدیل
شدن" یک داستان گرم و صمیمی از دوران نوجوانی است که یک دختر محکم و محکم
است که بزرگ شد تا یکی از قوی ترین و تاثیرگذارترین زنان سیاه پوست در کشور
شود. این
امر با عزم و احترام، عشق به خانواده و بسیاری از درس های ظریف و غیرمعمول
در مورد زنان، سیاه و سفید و سیاه و سفید در آمریکا پر شده است.
او درباره چیزهایی صحبت می کند که بسیاری از افراد ناراحت هستند. (مسابقه،
این خیلی سخت است، هنوز هم در مورد مسابقه صحبت کنید.) او می نویسد در
مورد آنچه احساس می کند تنها شخص سیاه پوست در یک اتاق پر از مردم سفید
است. او می گوید، در پرینستون، او و چند دانشجوی آمریکایی آفریقایی-آمریکایی "دانه های خشخاش در یک کاسه برنج" بودند.)
او می نویسد که چگونه به عنوان یک فرد سیاه پوست، می داند که او مجبور است سخت کار کند و بهتر از همکاران سفید اش آماده شود. او
می نویسد در مورد اینکه مشاور او دبیرستان به او گفت او مواد پرینستون
نیست، و چگونه این اخراج ("او به من گفته بود که من اهداف من را پایین می
اندازند") می نویسد، او تنها تصمیم گرفت تا به لیگ آیوی برسد.
سانی فیگوئورا
"تبدیل شدن"، خاطرات نوشته شده توسط میشل اوباما.
او همچنین درباره اهمیت زنان قوی در زندگی او - نه تنها مادر و معلمانش، بلکه مربیان و دوستان نیز می نویسد. او
درباره مشکلات در ازدواجش می نویسد - مشکلات او باردار شدن، مبارزه و
ناامیدی او با باراک و اینکه چگونه آنها نیاز به مشاوره برای کار کردن
دارند.
جالب ترین بخش کتاب نیمه اول است، در مورد رشد در شیکاگو. میشل، برادرش و پدر و مادرش، در نیمه بالای یک دوبلکس متعلق به عموی مادرش رابی، معلم پیانو، زندگی می کردند. پدر
میشل در یک زمان برای تبدیل شدن به یک هنرمند امیدوار بود، اما بدون پول
برای کالج (و "هیچ مدل از آنچه که این نوع زندگی به نظر می رسد")، او به
ارتش پیوست، و سپس به دنبال کار برای دیگهای بخار در آب گیاه شهرستان . او MS را در حالی که هنوز یک مرد جوان بود و در 55 سالگی فوت کرد، توسعه داد.
در حالی که روشن است که آنها پول کمتری دارند، او هرگز کودکی خود را به عنوان فقیرنویسی توصیف نمی کند. در عوض، او داستان ها را می گوید و به خوانندگان اجازه می دهد نتیجه گیری های خود را به دست آورند. به عنوان مثال، به عنوان یک کودک او پیانو را در پیانو قدیمی پیاده روی را پی گرفت، و او به دلیل یک شکاف در عاج رشد کرد. اما هنگامی که او اولین سخنرانی خود را در یک پیانو بزرگ در دانشگاه روزولت داد، او به طور خلاصه از دست داد. تمام کلیدها عالی بودند. چگونه می داند کجا آغاز شود؟
او داستان عاشقانه خود را با باراک اوباما را به عنوان یک داستان عاشقانه خوشمزه و سکسی نشان می دهد. باراک
از همان ابتدا از ابتدا تاکنون صفحه ای از صفحه نمایش خود را نشان می دهد
که او برای اولین ملاقات با او در شرکت حقوقی که در آنجا مربی وی است را
نشان می دهد. شهرت او به عنوان یک وکیل درخشان و با استعداد او را تحت تاثیر قرار نمیدهد. او
می نویسد: "در تجربه من،" شما یک کت و شلوار را در هر سیاه و سفید نیمه
هوشمند قرار داده و مردم سفیدپوست تمایل داشتند به کتک زدن بروند. "
آنها به سرعت دوستان خوبی می شوند، اما ماه ها او به او علاقه مند است که او تلاش می کند تا او را با یکی از دوستانش تنظیم کند.
نیمه دوم این کتاب، زمین را پوشش می دهد که بیشتر ما از آن گذشتیم - تحول سیاسی باراک؛ تمایل شدید میشل به سیاست؛ و راه زندگی او هر دو گسترش و قرارداد پس از او انتخاب شد.
جالب
تر از سیاست، جزئیات زندگی در کاخ سفید است، جایی که او حتی نمی تواند
پنجره ای باز کند (ضخامت و ضد گلوله بسته برای حفاظت)، و جایی که سفرهای
ناگسستنی ناشناخته به PetSmart و Target به طور مختصر، احساس رایگان می
کند.
و در پایان کتاب، او، البته، واقعا آزاد است.
در خانه تنها، هیچ پنجره های hermetic sealed، هیچ محافظ، او به پایین طبقه و ایجاد برخی از نان پنیر. و سپس، او میس، او ممکن است یک پنجره باز کند، "بنابراین من می توانم هوا بهار احساس - چگونه شکوه آن خواهد بود."
