روایت تسنیم از سرنوشت "کودکان بدسرپرست و بیسرپرست"؛ پرستارانی که «مادر» میشوند
سرنوشت برای کودکان بد سرپرست و بیسرپرست طور دیگری رقم میخورد، پدر و مادرهایشان به هر دلیلی دست کودکشان را رها میکنند و آغوش خانوادهای دیگر یا مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، مامنی امن برای آنها میشود.
۱۲ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۵ استانها آذربایجان شرقی نظرات
روایت تسنیم از سرنوشت "کودکان بدسرپرست و بیسرپرست"؛ پرستارانی که «مادر» میشوند
به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، سرنوشت برای کودکان بد سرپرست و بیسرپرست طور دیگری رقم میخورد، پدر و مادرهایشان به هر دلیلی دست کودکشان را رها میکنند و آغوش خانوادهای دیگر یا مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، مامنی امن برای آنها میشود.
تمام عروسکهایش را دور خود میچیند، برای هر کدام اسمی انتخاب کرده. او مادر همه آنهاست، یکی یکی موهایشان را شانه می زند وبر گونه هر کدام بوسهای می زند. دستان کوچکش را به سمت قیچی دراز میکند و موهای عروسکها را کوتاه میکند. در حین کوتاه کردن موهایشان اشک از چشمانش سرازیر میشود و زیر لب هقهق کنان میگوید: نباید بعد از رفتنم گریه کنید، شما باید مثل مادرتان یاد بگیرید بدون مادر زندگی کنید، مادرتان ترکتان میکند مثل مادر من که در چهار سالگی مرا رها کرد و رفت. موهایتان را کوتاه کردم تا بهانه نکنید که مادری برای بافتن آنها ندارید. دخترک برای آخرین بار عروسکهایش را بوسید و کیفش را برداشت تا به همراه مادرخواندهاش به خانه جدیدش برود...
برخی کودکان در همان روزهای آغازین زندگی، زمانیکه نوزادی بیش نیستند، گوشهای از خیابان، پارک و یا حتی میان زبالههای شهری رها میشوند و اگر خوش شانس باشند، زنده مانده و به آغوش گرمی تعلق میگیرند.
در این میان برخی از این کودکان نیز به دلیل صلاحیت نداشتن والدین توسط مراجع قضایی به مراکز نگهداری کودکان بدسرپرست سپرده میشوند.
برای آگاهی از زندگی چنین کودکانی به مرکز شیرخوارگاه «احسان» تبریز، یکی از مراکز نگهداری کودکان بد سرپرست و بی سرپرست آذربایجان شرقی مراجعه میکنیم.
زهرا باقری، مدیر این شیرخوارگاه در گفتوگو با خبرنگار تسنیم اظهار میکند: ساختمان شیرخوارگاه احسان، مرکز نگهداری کودکان بدسرپرست و بی سرپرست در سال 85 احداث شده و دومین خانه مختص نگهداری نوجوانان در سال 89 تأسیس شده، در این مرکز، کودکان زیر شش سال نگهداری میشود، تا سن شش سالگی کودکان نگهداری میشوند، اگر والدین یا اقوام کودک مراجعه کنند، در صورت داشتن صلاحیت کودک بازگردانده میشود، اولویت این مرکز برای تحویل دادن کودک، خانواده اصلی اوست.
وی ادامه میدهد: زمانی که خانواده یا اقوام نزدیک کودک صلاحیت پذیرش کودک را نداشته باشد، طبق قانون تصویب شده سال 92، کودکی که دو سال در شیرخوارگاه نگهداری شود و اگر مراجعه کننده مؤثر سراغ او را نگیرد، بهزیستی با اخذ رأی از مراجع قضایی، کودک را به خانواده جدیدی میسپارد. خانواده جدیدی که کودک را پذیرش میکند، دو سال قبل برای پذیرش اقدام کرده و در بهزیستی استان پرونده تشکیل داده است.
مدیر شیرخوارگاه احسان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه خانوادههای جایگزین چه شرایطی باید داشته باشند؟، اعلام میکند: این خانوادهها باید ساکن استان آذربایجان شرقی بوده و کودکی نداشته باشند، پنج سال از زمان ازدواجشان گذشته باشد، ملکی به نام خود داشته، سلامت جسمی و روانی و بیمه نیز داشته باشند و سنشان حداقل 30 و حداکثر 50 سال باشد.
وی میافزاید: زمان تشکیل پرونده، مدارکی از این خانوادهها اخذ شده و تقاضانامهای نیز پیوست پرونده میشود و در آن جنسیت کودک مشخص میکنند. پرونده از سوی بهزیستی استان امتیاز بندی شده و سپس خانوادهها به مشاوره مراجعه میکنند تا سلامت روانی آنها نیز بررسی شود، سپس نوبت پذیرش کودک به آنها داده میشود. دادگاه در وهله اول صلاحیت خانواده اصلی کودک را بررسی میکند و زمانی که خانواده صلاحیت پذیرش کودک را نداشته باشد، از پذیرش دوباره کودک منع میشوند. طبق قانون سال 92، کودکان بد سرپرست و بی سرپرستی که به هر دلیلی از سوی خانواده رها شدهاند، بعد از دو سال نگهداری در مراکز نگهداری کودکان، قانون برای آنها تصمیم گیری میکند.
باقری متذکر میشود: شیرخوارگاه احسان همچون سایر مراکز نگهداری، با دستور قضایی کودکان را تحویل میگیرد و کودک چه رها شده باشد و چه بدسرپرست و بی سرپرست باشد، با دستور قاضی کشیک توسط اورژانس اجتماعی و کلانتری به این مراکز سپرده میشود. شیرخوارگاه به منزله خانهای بزرگ برای بچهها محسوب میشود که شامل مادرها و خدمات متعدد است، نیروهای ما به صورت شیفتی کار میکنند و در هفته سه شیف داریم، هر مربی که وارد مرکز میشود، 24 ساعت کار کرده و 48 ساعت استراحت میکند، مربی کاملاً نقش یک مادر را برای کودک ایفا میکند که 50 کودک زیر شش سال در اینجا نگهداری میشود.
وی در خصوص میزان تحصیلات نیروهای این مرکز میگوید: بالای 90 درصد نیروهای ما تحصیلات لیسانس و فوق لیسانس دارند و رشته تحصیلی آنها روانشناسی یا رشتههای مرتبط با رواشناسی است، در این مرکز 18 مربی مشغول به کار هستند.
وی درخصوص پذیرش کودک از سوی دختران مجرد و خانوادههایی که طالب فرزند دوم هستند، اظهار میکند: طرح مشک یا طرح مهمان در کل کشور اجرا میشود، خانمهای مجرد که فرزندی برای خود میخواهند و یا خانوادههایی که طالب فرزند دوم هستند میتوانند از این طرح بهره مند شوند، این طرح در استان ما از دو ماه پیش اجرایی میشود، طبق این طرح، پروسه فرزندخواندگی طی میشود، با این تفاوت که در این طرح، شش ماه کودک توسط خانواده جایگزین به صورت آزمایشی نگهداری میشود بعد از شش ماه، بعد از بازدیدهای متعدد از خانواده، اگر از نحوه نگهداری کودک توسط خانواده رضایت داشته باشیم، نگهداری دایمی آغاز میشود. طبق این طرح، کودک به مدت دو سال در چهار بازه زمانی شش ماه توسط خانواده جایگزین نگهداری میشود، بعد از دوسال اگر کودک مراجعه کنندهای از سوی خانواده اصلی نداشته باشد، وارد پروسه فرزندخواندگی میشود.
مدیر این مرکز در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا تاکنون خانواه ای که کودکش را رها کرده، سراغی از کودک خود گرفته؟، میگوید: به ندرت خانوادهای که کودک خود را رها میکند، سراغی از او میگیرد، البته برخی خانواده که بدسرپرست هستند و بعد از مدتی سراغ کودک خود را میگیرند، توسط مراجع قضایی صلاحیتشان بررسی میشود اگر صلاحیتی داشته باشند، به آنها بازگردانده میشود.
به گفته وی، علت اصلی نداشتن صلاحیت خانوادههای این کودکان و یا رها شدن آنها، اعتیاد والدین، طلاق و بی مسئولیتی والدین در قبال کودک، نداشتن سلامت روانی والدین و غیره است.
وی ادامه میدهد: اخیراً کودکی چهارساله را پذیرش کردیم، به مدت 10 یا 12 روز گریههای شبانه روزی این کودک ادامه داشت و سراغ مادرش که شخصی معتاد است، را میگرفت، گریههای مکرر کودک احساساتمان را جریحه دار میکرد و در نهایت با محبت و عشق ورزی مربیان، کودک به این مرکز عادت کرده و مربی را جایگزینی خوب برای مادر خود کرد.
باقری بیان میکند: در شیرخوارگاه به خانوادههایی که صلاحیت نداشته باشند اجازه ملاقات با کودک را نمیدهیم چرا که کودکی که به نبود پدر و مادر غیر صلاحیدار خود عادت کرده، اگر دوباره با پدر و مادرش ملاقاتی داشته باشد دچار آسیب روحی میشود، ملاقات دوباره با خانوادهای که صلاحیتی ندارد میتواند زخم کهنه را تازه کند.
وی ادامه میدهد: در یکی از موارد، یکی از کودکان که پدرش از زندان آزاد شده بود و میخواست او را چند روزی با خود به خانه ببرد، کودک داد و بیداد براه انداخت و گریه کرد و حاضر نشد با پدرش برود، شاید ذهنیت کودک از فضای خانه بسیار دردناک بوده و کودک حتی به چهره پدرش نیز نگاه نکرد و گفت حاضر نیست هیچ کدام از والدینش را ببیند.
منبع:tasnimnews
- سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۰۹ ب.ظ